اگر اصولگرایان معتقدند که اصلاح طلبان ورشکسته سیاسی اند، چرا اصرا دارند آنها در انتخابات شرکت کنند؟
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۹۹۹۴۱
آفتابنیوز :
از یک سو طبیعی است که آمدن اصلاحطلبان آرایش سیاسی اصولگرایان را تغییر داده و از همین روی هم آنان مایل باشند تا هرچه زودتر تکلیف خود را بدانند. اما نکته جالب سوی دیگر ماجراست که اصولگرایان معتقدند که اصلاحطلبان از هیچ اقبال عمومی برخوردار نبوده و به قول روزنامه کیهان ورشکسته سیاسیاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند در دو انتخابات گذشته بخشی از اصلاحطلبان دقیقا با همین تحلیل که مردم دیگر به آنها رای نخواهند داد و از آنها عبور کردهاند، از شرکت در انتخابات منصرف شدند و برآیند آنان این بود که در حاکمیت یکدست حقایق آشکار خواهد شد.
اما اگر این گزاره را که اصلاحطلبان چون از پایگاه اجتماعی برخوردار نیستند پس ورشکسته سیاسی هستند را بپذیریم، چند پرسش را پیش میآورد:
۱- اگر اصلاحطلبان از پایگاه رای برخوردار نیستند، چرا آمدن یا نیامدنشان باید برای اصولگرایان و در کل، برای نظام سیاسی مهم باشد؟ مگر اینکه آنها پایگاه رایی داشته باشند که آن پایگاه، بر میزان مشارکت سیاسی مردم تاثیر معناداری داشته باشد. فرض کنید یک حزب دست چندم در فرانسه تصمیم بگیرد که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکند، این عدم شرکت چقدر مهم است؟
۲- جریان اصولگرا همیشه اصلاحطلبان را به غربگرایی و به انحطاط کشاندن کشور متهم کرده است، آیا شرکت نکردن این گروه با این حساب گزینه بهتری نباید باشد؟ مثلا آیا نظام سیاسی به دنبال شرکت سلطنتطلبان در انتخابات است یا نظر سلطنتطلبان که در همه این سالها انتخابات را تحریم میکردند برای نظام سیاسی مهم بود؟ اما چرا نقش اصلاحطلبانی که به گفته آنها دیگر در بین مردم جایی ندارند، مهم است؟
۳- اگر بپذیریم که گزاره جریان اصولگرا که اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی خود را در بین مردم از دست دادهاند درست است، سوال مهمتر این است که آن پایگاهی که در گذشته متعلق به اصلاحطلبان بوده حالا متعلق به کیست؟ آیا سبد رای آنها به سبد اصولگرایان اضافه شده است؟ یعنی مردمی که زمانی به اصلاحطلبان اعتماد میکردند حال فهمیدهاند که در تمام این سالها اشتباه میکردهاند و حق با اصولگرایان بوده و حال به تفکر اصولگرایی روی آوردهاند که باز هم در این صورت عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات اصلا موضوعیتی ندارد، چراکه با عدم حضور آنان هم صفهای طولانی در حوزههای رایگیری شکل خواهد گرفت و نظام قادر است تا اقتدار خود را به نمایش گذارد.
انتخابات پیش رو از این حیث بسیار مهم است، چراکه میزان مشارکت مردم در انتخابات میتواند بیانگر بسیاری از مسائل باشد. اگر این میزان، مانند دو انتخابات اخیر پایین باشد دیگر نه کرونایی هست و نه دولت غیر اصولگرایی که بشود کاسه و کوزهها را برسرش آوار کرد. دیگر اصولگرایانند و شعارهایی که در حد همان شعار باقی ماند.
حسن روحانی، دو سال پس از دراختیار گرفتن کشور با تورم بیسابقه ۲۷ درصدی در آن زمان، انتخابات مجلسی را برگزار کرد که ۶۵ درصد مردم در آن شرکت کردند و در انتخابات ریاستجمهوری بعد هم با افزایش قابل توجه آرا مواجه شد. اما هم او مشکلات اقتصادی را ناشی از تحریمهای ظالمانهای عنوان میکرد که بر ملت ایران تحمیل شده است. اما دولت رییسی با این شعار بر سر کار آمد که مشکلات اقتصادی نه به تحریمها که به بیکفایتی مدیریتی باز میگردد و قیمت مرغ و گوشت ربطی به تحریمها ندارد یا قالیباف رییس مجلس معتقد بود که با مدیریت جهادی و انقلابی قیمت مرغ را به زیر ۹ هزار تومان میرساند که امروز نزدیک به ۱۲۰ هزار تومان است.
با این حساب اگر میزان مشارکت در انتخابات پیش رو پایین بیاید دیگر بهانهای نیست. قطعا جریان اصولگرا که خود را نظام معرفی کرده که نمیپذیرد مشارکت پایین در واقع ریزش رای نظام سیاسی است، پس آن موقع باید تحلیل کند که رای اصلاحطلبان، امروز در سبد کدام گروههاست. یا این پایگاه حتی از اصلاحطلبان که تا دیروز در زمین حاکمیت بازی میکردند خارج شده و به بیرون از نظام میل پیدا کرده یا هنوز در داخل کشور است و به دلیل ناکارآمدی مجلس و دولت انقلابی سرخورده است که در هر دو شکل به نفع اصولگرایان و کل نظام سیاسی کشور نیست. اما از آن بدتر آن است که گروهی تلاش کنند تا اعتماد عمومی را هم خدشهدار کرده و اصالت صندوق رای را که محل گفتوگوی مردم با حاکمیت است سلب کنند. مشارکت پایین هم یک گفتوگو و شکلی از مواجهه مسالمتآمیز مردم با حکومت است.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: اصلاح طلبان انتخابات اصولگراها اصلاح طلبان نظام سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۹۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بی حجابی» گرهای که با دست باز میشود
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی خدابخشی- طی روزهای اخیر موضوع حجاب وعفاف به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی یکبار دیگر با اجرای «طرح نور» از سوی فراجا و با نزدیک شدن به نهایی شدن لایحه حجاب در مجلس شورای اسلامی محور توجه قشر گسترده ای از مردم جامعه قرار گرفته است.
طرحی که به دلیل نبود برنامه ریزی مدون و انجام وظیفه از سوی دستگاه ها، سازمان ها و نهادها در حوزه عفاف و حجاب پس از حدود 20 ماه کش و قوس فراوان در بین ارکان مختلف تصمیم گیر فرهنگی کلان جامعه یکبار دیگر با تغییر نام از سوی نیروی انتظامی به مرحله اجرا گذاشته شده تا این نیرو به تنهایی در این میدان خطیر بار سنگین بر زمین مانده دیگر نهادها را به دوش بکشید، شاید که در قبل آن اوضاع آشفته نوع پوشش در جامعه سامانی یابد.
طی ماه های گذشته موضوع حجاب و نمایش نسخه جدیدی از آن که سنخیتی با جامعه اسلامی ایرانی ندارد ابعادی فراتر از حوزه فرهنگ به خود گرفته تا شیطنت رسانه ای آن را به نماد و رویکردی سیاسی امنیتی برای رویا رویی با نظام اسلامی مبدل سازد. یقینا شرایط ایجاد شده در مقوله حجاب در این روزهای جامعه زائیده یک رویداد و یا مولفه ای تک بعدی نیست بلکه باید آن را معلولی از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دانست که با چاشنی فتنه انگیزی به صورت گسترده جامعه را به سه بخش درگیر، همسو و ضد تبدیل کرده است.
بر این اساس و باتوجه به قرار دادن پازل های شکل گیری این رویداد فرهنگی و اجتماعی که ردپای برنامه ریزانی غربی در آن به راحتی مشهود است باید کشف حجاب را جز در مواردی معدود که ناشی از کم دانشی و عدم برخورداری از تحلیل درست است، آن را شعاری بصری بر علیه نظام حاکمه دانست. برهمین اساس رویا رویی با آن نیاز به دست فرمانی جدید دارد، دست فرمانی که بتواند این حرام شرعی و حرام سیاسی که به چالش مهم ماه های گذشته کشور مبدل شده است را مدیریت و سلامت بصری را به جامعه ارائه کند.
حال سوال اینجاست آیا با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باید چشم بر مقوله عفاف و حجاب بست؟ آیا می توان به بهانه حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، انسجام دینی را نا دیده گرفت؟ پاسخ به این سوال را می توان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی یافت به گونه ای که ایشان حجاب را مولفه سوم مورد نیاز جامعه امروز بعد از موضوعات اقتصادی و منطقه ای دانسته اند. بر این اساس حجاب را باید نقطه مرکزی حکمرانی فرهنگی و نمادی از فرهنگ دیرینه مردم ایران زمین در نظام و ساختاری دینی در طول تاریخ دانست که بن مایه آن شکل دهنده ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر چشم پوششی بر این واقعیت یعنی رسیدن به نقطه پایان حکمرانی فرهنگی در ایران.
یعنی همان چیز که دشمن طی سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و رویای شیرین آن را برای خود تصویر کرده است. رویایی که می توان آن را با اطلاع رسانی صحیح و استفاده نو آورانه از ابزارهای رسانه ای و با افزایش سطح آگاهی مردم از این فرایند به سراب تبدیل کرد.
عبور از این میدان پر مخاطره نیاز به نقشه عملیاتی دارد. متاسفانه در فرایند روایت میدان آنچنان که باید و شاید نتوانسته ایم میدان داری کنیم و عملا میدان در این بخش به شهروند خبرنگاران ضد امنیتی واگذار شده که سازنده خوراک خبری برای رسانه های معاند هستند. کسانی که به صورت عمده نقش موثری در مخالف سازی مردم با مقاله حجاب دارند اما کمتر دیده می شوند. حال باید در این میدان فرهنگی به بحث رسانه توجه ویژه ای شود تا حجاب به عنوان یک حکم شرعی در جامعه باز تعریف و مردم بر لزوم رعایت حدود آن آگاهی یابند. تحقق این مهم میسر نخواهد بود جز افزایش سواد رسانه ای مردم و استفاده درست دستگاه های تبلیغاتی از رسانه. این یعنی استفاده از ابزار فرهنگی برای یک رویداد یا تهاجمی فرهنگی.
یقینا موضوع حجاب در کشور ما کلاف سر در گم و غیر قابل حل نیست و هم زمان با یافتن سر رشته آن می توان امید به باز کردن گره آن داشت. گره ای که می شود آن را با دست باز کرد و نه با دندان. یقینا میدان مبارزه فرهنگی نیازمند نقشه عملیات فرهنگی است و در آن ترازوی رویکردهای ایجابی می بایست بر رویکردهای سلبی سنگینی کند چیزی که امروز برعکس شده و همین عامل باعث شکل گیری تقابلی جدید با حجاب خواهد شد.
انتهای پیام/